زمینه
(به سبك شبا که مضطر میشی)
(دو شب)
شبا که مضطر میشی ، اسیر بستر میشی
قاتل حیدر میشی
تیره شده دنیامون ، رحمی بکن زهرا جون
به این دل بی سامون
تو دلم ، غم و دردی نیست ، اگه هم ، نفسم باشی
بگو که ، می مونی پیشم ، اگه تو ، قفسم باشی
قدم داره از غمت خم میشه
من غصتو می خورم همیشه
قلبم داره غرق ماتم می شه
یافاطمه ، فاطمه ، یازهرا
******
بمون نگارم باشی ، باغ و بهارم باشی
میخوام کنارم باشی
بدون تو میمیرم ، از این زمونه سیرم
غم تو کرده پیرم
فاطمه ، تو چقدر خوبی ، نمیگی ، که چیا دیدی
واسه تو ، یه سپر دادم ، واسه من ، جونِ تو میدی
دلخوش بودم که برام میخندی
اما داری چشماتو میبندی
انگار که دیگه ازم دل کندی
یافاطمه ، فاطمه ، یازهرا
******
آروم جونم هستی ، خورشبد خونم هستی
تاب و توونم هستی
تلخه چقدر این ساعات ، بشم فدای اشکات
بلند شو زهرا از جات
پاشو تا ، ببینی اشک و ، ناله ی ، حسنین تو
تو که خوب ، میدونی زهرا ، غمای ، نور عین تو
حالا که اومد شبای آخر
داری میخونی با چشمای تر
ای وای حسینم ، غریب مادر
ای وای حسینم غریب مادر
****************************
شام غریبان حضرت زهرا (س)
یاسم و پرپر کردن ، قلبم و مضطر کردن
چشمم و باز تر کردن
میون غم ها موندم ، فاطمه رفت جاموندم
پر زد و تنها موندم
منم و ، یه دل محزون ، منم و ، یه دل پر درد
دیگه جون ، توی پاهام نیست ، منمو ، یه اتاق سرد
از وقتی رفت خونمون بی روحه
رفت و دلم مامن انبوهه
درد و غم و غصه و اندوهه
یافاطمه ، فاطمه ، یازهرا
******
سکوت و غربت هردو ، دل منو خون کرد و
به کی بگم این درد و
وقتی تموم هستم ، پر میکشید از دستم
خودم چشاشو بستم
یادمه ، شب آخر رو ، که نگام ، به نگاهش بود
دیگه نیست ، گلی که عشقم ، دیدن ، روی ماهش بود
یادم نمیره غم پهلوش و
زخمی که افتاد روی بازوش و
ردی که حک شد زیر ابروش و
یافاطمه ، فاطمه ، یازهرا
******
شبی که غسلش دادم ، نمیره هیچوقت یادم
که از نفس افتادم
انگار عذابم می کرد ، بی تب و تابم میکرد
غصه هاش آبم می کرد
خونمون ، بی گل یاسم ، شب و روز ، مثل زندونه
شده باز ، پریشون زینب ، چشای ، حسنین خونه
رفت و غمش کرد با هام کاری که
دنیای من سرد شد و تاریکه
خونه نشینی من نزدیکه
موضوعات : زمینه (فاطمیه)، وصیت و بستر شهادت، شام غریبان حضرت زهرا(س)،